صنعت بسته بندی جزو حیاتی ترین صنایع در عرصه کسب و کار تولید است. این صنعت به سایر صنایع کمک میکند تا آنها کالاهایشان را با ظاهری بهتر نزد مشتریانشان عرضه کنند.
این یک واقعیت است که با صنعتی تر شدن جهان و روند رو به تحول سلایق مشتریان، کسب و کارها باید به دنبال یک مزیت نسبی برای رقابت با سایرین باشند.
در این حین و بین و بر اساس آموزه های علم نوین بازاریابی، نحوه ارائه محصول، برگ برنده کسانی خواهد بود که از سایر منظرها من جمله روش های قیمت گذاری و برتری های حوزه توزیع و دسترسی مشتری در کنار کمیت و کیفیت درست کالا ، سیاست های درستی را برای کسب و کارشان انتخاب کرده اند.
به زبان ساده تر کالای با قیمت،کیفیت و کمیت مناسب(و نه لزوما ارزان)، در کنار پخش و توزیع درست، زمانی میتواند به موفقیت کامل دست پیدا کند که در یک بسته بندی کاملا مناسب به دست مشتری برسد.
به همین دلیل است که اولین نکته در برخورد با کالاهای وارداتی چشم ها را به خود میدوزد ، بسته بندی زیبای کالاست. این بسته بندی چه در حوزه کالاهای مصرفی روزمره مانند مواد غذایی تا کالاهای با عمر مصرفی بالا بسیار حائز توجه است.
دقت در تمام جزییات، اعم از هارمونی رنگ و مفهوم درونی(کانسپت) برند تا نوع برش ها و خط برش روی بسته محصول، دقت به نحوه باز شدن بسته بندی تا جعبه ای که محصول در آن قرار میگیرد عموما حیرت انگیز است اگر چه که در بعضی کالا ها خصوصا کالاهای صنعتی این بحث موضوعیت نخواهد داشت.
با تمام این تفاسیر، بسته بندی در حوزه کالاهای لوکس اعم از اکسسوری ها تا البسه علیرغم اهمیت بسیارش، بیشتر به چشم خواهد آمد.
میدانیم حوزه کالاهای لوکس گره محکمی با پرنسیب های شخصی افراد خورده است. اگر این بحث عمیق تر بررسی شود خواهیم دید که دلیل گرایش افراد به سمت کالاهای لوکس ایجاد حس احترام در وجود دیگران و حفظ و ارتقای اعتماد به نفس در خود فرد است.
انسانها کالاهای لوکس را به این دلیل خریداری میکنند که در عمل و نه در کلام جایگاهی را به دیگران تفهیم کنند که برای کسب آن بسیار سخت و هدفمند گام برداشته اند. این سختی ها صرفا جنبه مالی وزحمات ناشی از کسب ثروت ندارند بلکه رعایت رژیم های غذایی و برنامه ورزشی بسیار منظم و سخت، گاها نسبت به جنبه مادی اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد.
حالا اگر اهمیت جایگاه اجتماعی و به تبع آن استفاده از انواع کالای لوکس را پذیرفته باشیم درک این مسئله که با حیطه ای سخت در انتخابهای یک انسان مدرن مواجه هستیم مشکل نخواهد بود.
اما کالاهای لوکس همیشه با معضلی به نام بسته بندی مواجه هستند زیرا بسته بندی های لوکسی که در شان یک محصول لوکس برای بیان هویت آن باشند، اصلا ارزان نخواهند بود حتی اگر خلاقیت بسیار زیادی نیز در حوزه بسته بندی این کالا به خرج داده شود.
دلیل این گران بودن نیز پیچیده نیست و نیاز به بررسی های عمیقی ندارد. در مقام یک تولید کننده با همه خلاقیت و توانایی ممکن، محصول نهایی به شدت تحت تاثیر مواد اولیه تشکیل شده از آن خواهد بود.
شما یک قطعه چوب را هر چقدر هم که هنرمندانه بتراشید و سطح آن را صاف کنید در نهایت، آنچه که بیش از همه چیز به چشم خواهد آمد رنگ و جلایی است که قرار است از محصول به چشم مخاطب برسد و تا همینجا در صورتی که از رنگهای گران قیمت و از انواعی خاص از آنها استفاده نکنید، گویا همه زحماتتان را ناامیدانه در معرض قضاوت کسانی قرار داده اید که مصرف و انتخاب کننده نهایی محصول خواهند بود.
این سخن بسیار درست است که در محاسبه بهای تمام شده یک کالای تولید شده هزینه های مختلف من جمله سربارهای گوناگون دخیل هستند و یا اینکه به دلیل وجود هزینه های ثابت قیمت محصول قابل کنترل به نظر می رسد اما همه این موارد تا زمانی اتفاق میفتد که هزینه مواد اولیه مصرفی از یک میزان معین افزایش بیشتری پیدا نکند زیرا در این صورت پارامتری به عنوان هزینه متغیر که عمده آن نیز هزینه مواد اولیه است، تمام صرفه جویی ها و بهینه سازی های شما را برای کنترل قیمت نهایی به توجه به کیفیت مورد انتظار تحت الشعاع خود قرار خواهد داد.
این تجربه عینی در فرآیند تولید در کشور چین گویا شکل دیگری دارد، بسته بندی های بسیار زیبا و گاها های تک ، که عملا تولید کالای اصلی درون این بسته بندی را نیز برای بیننده مقرون به صرفه نمی نماید، موارد فوق الذکر را زیر سوال میبرد.
کشور چین، به عنوان مهد تولید جهان از نگاهی، توانسته است استراتژی های ادغام را به زیبایی در درون خود پیاده سازی کند. از این روست که هزینه مواد اولیه آنچنان که باید صنعتگر چینی را آزار نمیدهد. اما صنعتگر غیر چینی باید بهای زیادی را برای مواد اولیه در اختیار صنعتگر چینی بپردازد. شاید این نگاه، مزیت رقابتی مطرح برای رقابت با کالاهای چینی را به چالش بکشد اما خوب، صنعتگران ایرانی با توجه به برخی مسائل در بعضی صنایع توانسته اند به این مزیت رقابتی با پرداختن به مقوله طراحی فیزیکی محصول فائق آیند، اگر چه که صنعت ایران در این مقطع و دراین صنعت بسیار نوپا مینماید.
و اما در خصوص جعبه ساعت که این مقاله به دلیل بررسی ابعاد تولید آن نگاشته شده است باید اذعان کرد که فاصله کالاهای تولید شده تا کالاهای تولید شده در عرصه تولید بین الملل راه بسیاری باقیست. مواد اولیه مورد نیاز این صنعت اعم از رنگهای تخصصی و یا جیرهای پرزدار خاص و انواع رنگ و رزین های مختلف که تمامی رنگ و جلای جعبه های زیبای این صنف را مدیون خود کرده اند، با اختلاف بسیار زیادی در حوزه قیمت و کیفیت از صنعت گر ایرانی دریغ گشته اند.
شاید به جرات بتوان گفت که در صورت دسترسی تولیدکنندگان ما به این مواد اولیه، هنر ذاتی ایرانی که در رگ و خون آنها ریشه دارد منجر به خلق محصولاتی خواهد شد که چشم جهانیان را خیره کند.
اما چه کنیم که صنعتگر نجیب ایرانی در تمام شرایط سخت اعم از موارد گفته شده در کنار قوانین ناکارآمد حوزه تولید به همراه کمبود نیروی انسانی متخصص و متبحر مجبور است با هزاران ترفند و خلاقیت به تولید بپردازد و با تولید کننده چینی وارد یک رقابت کاملا نابرابر گردد.
حالا اگر تمام این مشکلات را کنار بی سرپرست بودن حوزه صنایع بسته بندی بگذاریم و محدودیت های حمایتی اعم از قوانین و بودجه را نیز به آن اضافه کنیم با یک ملغمه صدترکیب بدترکیب مواجه خواهیم شد که نوشیدنش مانند نوشیدن زهر هلاهل کام صنعتگران را تلخ و پیکر تولید آنان را نیمه جان کرده است.
اما شاید آنچه که مانند همیشه ناجی این صنعت در کشور بوده است، ابداعات و خلاقیت های فردی این حوزه است که علی الخصوص در حوزه های نادری مانند بسته بندی کالاهای لوکس با توجه به توجیه اقتصادی اما پرزحمت و طاقت فرسای آن، قدرت ایرانیان را به رخ کشیده است. زمانی که تولید کنندگان بزرگ جهان برخی صنعتگران ما در این حوزه را به نام میشناسند و گاها در تولید محصولاتشان از آنان نیز به عنوان مشاور کمک میگیرند برای ما نوید بخش روزهای خوبی خواهد بود.
شاید افزایش قیمت ارز و افزایش هزینه حمل کالاهای حجیم تا حدی توانست جلوی واردات بی رویه در این حوزه را به صورت مقطعی بگیرد اما باید بیاموزیم که عوامل مقطعی هرگز ثبات یک صنعت را تضمین نخواهند کرد و صنعتگر ایرانی باید بداند که اگر قرار بر تولید دارد استراتژیی های عمودی، افقی و مهارتهای جذب سرمایه را به خوبی بیاموزد.
اگر چه که تضاد منافع در حوزه صنعت باعث واگرایی کامل صنایع و صاحبان آنها شده است اما تشکیل گروه های تولیدی متشکل از صنایع مکمل برای افزایش سطح تولیدات تا دستیابی به بازارهای صادراتی و به تبع، کاهش هزینه های سربار و توجیه پذیری تولید امری حتمی به نظر میرسد. گرچه که با فقدان یک تشکل صنفی قدرتمند همگرایی دست اندرکاران صنف مشکل می نماید اما هیچ امری در دنیا نشدنی نیست اگر ضرورتش درک شود.
به هر حال مجموعه جعبه توکلی با همه مشکلات مذکور توhنسته است به سطح قابل قبولی از تولید دست یابد و محصولاتی را تولید کند که صنف ساعت به آنها نیازمند بوده و بابت آنها هر ساله مقادیر متنابهی ارز از کشور خارج شده است. محصولاتی که برای نگهداری کلکسیون ساعت به کار میرود تا تولید جعبه هایی که برای فروش و حمل کوتاه مدت ساعت به آنها نیاز است هموارده در دستور کار تولید این گروه قرار داشته و دارد و این مجموعه آمادگی خود را برای همکاری ها مقطعی و دائمی با تلاشگران عرصه صنعت کشور اعلام میکند. به امید روزی که شاهد رشد و بالندگی صنایع بسته بندی کشور باشیم و بتوانیم محصولاتی لوکس با ارزش افزوده بالا را صادر نموده و جایگاهی در خور در بازارهای جهانی بیابیم.